معنی ریاضیدان یونانی

حل جدول

واژه پیشنهادی

ریاضیدان یونانی

آپولونیوس، آریستایوس، اُقلیدس


ریاضیدان معروف یونانی متولد آتن

اقلیدوس


ریاضیدان فرانسوی

پاسکال

پوانکاره

فارسی به عربی

یونانی

یونانی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ریاضیدان

رایشمند، رایشگر

لغت نامه دهخدا

یونانی

یونانی. (ص نسبی، اِ) منسوب به یونان. هر چیز منسوب ومربوط به کشور یونان. (یادداشت مؤلف):
ساخت آنگه یکی بیوکانی
هم بر آیین و رسم یونانی.
عنصری.
|| اهالی یونان.مردم یونان. که از مردم یونان باشد. اهل یونان. از یونان. گِرِک. گرس. هلن. آغریقی. آغریقیه. (یادداشت مؤلف). || زبانی که در یونان بدان تکلم کنند. زبان مردم یونان. زبان یونان. زبان یونانی. (یادداشت مؤلف):
تازی و پارسی و یونانی
یاد دادش مغ دبستانی.
نظامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

یونانی

(صفت) منسوب به یونان، ازمردم یونان.

معادل ابجد

ریاضیدان یونانی

1203

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری