معنی ریش‌سفید

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

ریش‌سفید

پیر، سالخورده، کهنسال، مسن، معمر، بزرگ، کبیر، معمم

معادل ابجد

ریش‌سفید

664

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری