معنی زاهدان

لغت نامه دهخدا

زاهدان

زاهدان. [هَِ] (اِ) جمع فارسی لفظ زاهد عربی است. (فرهنگ نظام).

زاهدان. [هَِ] (ع ص، اِ) تثنیه ٔ زاهد، در حال رفع.

زاهدان. [هَِ] (اِخ) نام جدید دزداب است که قصبه ای است در بلوچستانات ایران. (فرهنگ نظام). از شهرستانهای استان هشتم کشور ایران و خلاصه ٔ مشخصات آن بشرح زیر است:
حدود آن: محدود است از طرف شمال بکویر لوت و شهرستان زابل. از طرف خاور بمرزهای افغانستان و پاکستان، از طرف جنوب به شهرستان سراوان و شهرستان ایرانشهر و از طرف باختر به بخش فهرج از شهرستان بم و کویرلوت.
آب و هوا: هوای این شهرستان در قسمت جنوب (بخش خاش و میرجاوه) گرمسیر و در قسمت شمال (بخش نصرت آباد) گرم و معتدل است. بطور کلی هوای قسمت شمال و شمال باختری آن بعلت مجاورت با کویر لوت و همچنین عدم وجود دریا و دریاچه خشک می باشد و ممکن است در 24 ساعت چندین بار تغییر یابد. بدین طریق که هرگاه باد از سمت شمال (سمت لوت) بوزد درجه ٔ حرارت آناً تقلیل یابد و اگر از سمت شورگز و یا سایر جهات بوزد، درجه ٔ حرارت دفعهً بالا میرود.
ارتفاعات: ملک سیاه کوه و کوه میرجاوه در شمال و خاور این شهرستان واقع است که خطالرأس آن تشکیل مرز ایران و پاکستان را میدهد و بزرگترین قله ٔ آن ملک سیاه کوه به ارتفاع 1618 متر است. دیگر کوه تفتان است. این کوه در بین بخش خاش و میرجاوه قرار داردو در قدیم آتش فشان بوده و فعلاً خاموش میباشد و از دهانه ٔ آن دود و بخار خارج میشود. در زمستان بخار از مسافت دور کاملاً دیده میشود. فشار گاز آن شدید است. بطوری که اگر سنگی در حدود 10 کیلوگرم بدهانه ٔ کوه بیندازند در حدود 20 متر آن سنگ را به هوا پرتاب میسازد. ارتفاع بلندترین قله ٔ این کوه 3910 متر است. شهرستان زاهدان از بخشهای زیر تشکیل شده است:
1- بخش میرجاوه شامل دهستان لادیز سنگان و تمین. 2-بخش نصرت آباد. 3- بخش خاش، شامل دهستان خاش، نازیل، ایرانداگان، کارواندر، گوهرکوه ده بالا، کلنکور، گوشه و اسکل آباد... جمعیت این شهرستان و بخشهای آن بشرح زیر است:
زاهدان 10000 تن، بخش میرجاوه (125 آبادی) 15500 تن، بخش نصرت آباد (15 آبادی) 5000 تن و بخش خاش (121 آبادی) 23000 تن. بنابر آمار فوق شهرستان زاهدان از 261 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 53500 تن اند.
زبان مادری ساکنین این شهرستان بلوچی و فارسی و مذهب آنان اسلام است. شهر زاهدان درقدیم، آبادی کوچکی بنام دزداب بوده است. در 36 سال پیش که مصادف با جنگ بین الملل اول بود چند خانواده پلاس نشین بلوچ در آن ساکن بودند و آب مشروب خود را بوسیله ٔ چند چاه که در آنجا وجود داشت تأمین میکردند. محل اقامت بلوچهای پلاس نشین از نظر سوق الجیشی و همچنین مجاورت با مرز دو کشور بیگانه اهمیت خاصی را حائز بود لذا توجه دولت ایران بدان معطوف شد و مأمورین بدان نقطه اعزام گردیدند. و چون باب تجارت ایران و هندوستان از همین نقطه (دزدآب) مفتوح گردیده و مواصلات مهمی تشکیل شده بود لذا دولت مصمم شد که به تأسیس دوایری مبادرت ورزد. دوایر و کارمندان کم کم افزایش یافت و احتیاجات روزانه آنان موجب شد که عده ٔ بازرگانان بدان نقطه رهسپار شوند. کارمندانی که به دزدآب رفته بودند اقدام به ساختن منازلی کردند. بازرگانان نیزبرای فروش امتعه ٔ خود شروع بساختن مغازه هائی کردند عده ٔ زیادی از بازرگانان هندی و جمعی از پیشه وران یزدی و مشهدی دسته ای از کارگران بلوچ و زابلی به این نقطه عزیمت کردند و متدرجاً شالوده و اساس شهر قبلی استوار گردید و نام آن همان دزداب بود تا در زمان رضاشاه پهلوی به اسم زاهدان تبدیل گردید بنابراین زاهدان شهری است جدیدالاحداث که در 517کیلومتری خاوری کرمان سر سه راه کرمان به مشهد و کرمان به چاه بهار و نزدیک مرز پاکستان واقع و مشخصات آن بشرح زیر است:
طول 60 درجه و 51 دقیقه و 25 ثانیه. عرض 29 درجه و 30 دقیقه و 45 ثانیه، اختلاف ساعت آن با تهران 36 دقیقه است. (تهران ساعت 12 و زاهدان ساعت 12 و 36 دقیقه).
هوای شهر زاهدان گرم و معتدل است ولی در تابستان شبهای خنکی دارد. آب شهر از چاههای عمیق تأمین شده و بوسیله ٔ لوله کشی در دسترس قرار گرفته... راه آهن پاکستان به ایران به این شهر منتهی میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8). زاهدان مهمترین شهرهای سرحدی دزداب است که دارای 5000 نفر جمعیت است و راه آهن کلات که در میرجاوه داخل خاک ایران میشود به دزداب منتهی میشود و از این بابت اهمیت تجارتی و نظامی دارد مخصوصاً اگر از وضعیت اقتصادی سیستان استفاده شود اهمیت زیاد خواهد یافت. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 260).

زاهدان. [هَِ] (اِخ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل. واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری بنجار و6هزارگزی راه فرعی بندزهک به زابل، در جلگه ای گرم ومعتدل. سکنه ٔ آن 550 تن اند که به فارسی و بلوچی تکلم میکنند. آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین میشود و محصول آن غلات است. شغل اهالی آن زراعت، کرباس بافی و راه آن فرعی است. این ده در زمان قدیم شهر معتبری بوده که توسط افغانها خراب شده و اکنون قسمتی از خرابه های آن باقی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).

زاهدان.[هَِ] (اِخ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل. واقع در 60هزارگزی شمال بنجار و 10هزارگزی راه مالروجلال آباد به زابل در جلگه ای گرم و معتدل دارای 385 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. آب این ده از رودخانه ٔ هیرمند تأمین میشود و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری و گلیم و کرباس بافی است و راه آن مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).

زاهدان. [هَِ] (اِخ) دهی است جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد. واقع در 4کیلومتری شمال هشجین و 23کیلومتری راه شوسه ٔ هروآباد به میانه. منطقه ٔ آن کوهستانی، گرمسیر و مالاریائی است و سکنه ٔ آن 17 تن ترکی زبان اند. آب آن از رودخانه کلی و محصول آن غلات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری است و دارای راه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).

زاهدان. [هَِ] (اِخ) قصبه ای است در شیب کوه بخش مرکزی شهرستان فسا. واقع در 24هزارگزی جنوب خاور فسا و 3هزارگزی راه شوسه ٔ فسا به جهرم، در منطقه ٔ جلگه، گرمسیر و مالاریائی و دارای 3462 تن سکنه ٔ شیعه و فارسی زبان است. آب این قصبه از قنات و چاه تأمین میشودو محصول آن غلات، حبوب، خرما، پنبه و میوجات است. شغل اهالی زراعت و باغبانی و قالی بافی میباشد. دبستان و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).

زاهدان. [هَِ] (اِخ) از محله های رشت است. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 266 شود.

حل جدول

زاهدان

مرکز استان سیستان و بلوچستان

معادل ابجد

زاهدان

68

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری