معنی زبان ‌باز

لغت نامه دهخدا

زبان باز

زبان باز. [زَ بام ْ] (نف مرکب) کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد. (فرهنگ نظام). چاپلوس. متملق.چرب سخن. چاخان. لفاظ. خالب. (منتهی الارب). رجوع به زبان بازی و زبان بازی کردن و زبان آوری و خلابت شود.

فرهنگ معین

زبان باز

(~.) (ص فا.) (عا.) چاپلوس.

فرهنگ عمید

زبان باز

چاپلوس، چرب‌زبان، کسی که با چاپلوسی و شیرین‌زبانی دیگری را فریب می‌دهد،

حل جدول

زبان باز

چاپلوس، چاخان، چرب زبان، متملق

چاپلوس

لفاظ


زبان ‌باز

چاخان

فارسی به انگلیسی

زبان‌ باز

Cajoler, Glib, Gusher, Gushing, Gushy, Prevaricator, Smooth-Tongued, Wag, Waggish

فرهنگ فارسی هوشیار

زبان باز

کسی که با زبان چرب و نرم خود مقصود خود را حاصل میکند یا مردم را فریب میدهد، چاپلوس، متملق، چرب سخن

معادل ابجد

زبان ‌باز

70

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری