معنی زبیده

لغت نامه دهخدا

زبیده

زبیده. [زُ ب َ دَ] (اِخ) منیر، مادر فضل بن یحیی برمکی. وی هارون الرشید را شیر داد و این خود یکی از علل نزدیکی فراوان یحیی به هارون رشید بود. (از کتاب الوزراء و الکُتّاب ص 98). رجوع بدان کتاب ص 179 و تاریخ طبری چ دخویه قسمت 3 ص 600 شود.

حل جدول

زبیده

همسر هارون الرشید

فرهنگ فارسی هوشیار

زبیده

‎ همیشه بهار از گیاهان، ویژه نامی در تازی همیشه بهار

معادل ابجد

زبیده

28

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری