معنی زغال سنگ
لغت نامه دهخدا
زغال سنگ. [زُ س َ] (اِ مرکب) زغالی که نتیجه ٔ تفحیم انساج و اعضای گیاهان بسیار قدیم در قشر طبقات زمین است. این زغال چون تحت فشار طبقات ارضی قرار گرفته سختی زیادتری نسبت به انواع دیگر زغالها یافته و خود دارای اقسام متعدد است. زغال سنگ در ایجاد حرارت منازل و تولید انرژی و سوخت کارخانه ها اهمیت بسیار دارد حجر قبر موسی. (فرهنگ فارسی معین). زغال سنگ را شبرنگ نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به جغرافیای اقتصادی مسعود کیهان ص 39، 40، 227، 237 شود.
فرهنگ معین
(~. سَ) (اِمر.) جسمی است سیاه و براق با درصد بالایی از کربن خالص که از بقایای درختان و گیاهانی که قرن ها پیش در زیرزمین مانده اند تشکیل می شود.
فرهنگ عمید
جسم سیاه و براق شبیه زغال چوب و کربنداری که از بقایای درختانی که قرنهای متمادی در اعماق زمین ماندهاند تشکیل گردیده و به عنوان سوخت در کارخانهها به کار میرود، زغال معدنی، حجر موسی،
حل جدول
الماس سیاه
فارسی به ترکی
taş kömürü
فارسی به عربی
فحم
فرهنگ فارسی هوشیار
جسمی است سیاه و براق شبیه به زغال چوب، از بقایای درختانی می باشد که قرنهای متمادی و قدیم در اعماق زمین مانده اند تشکیل گردیده اند
معادل ابجد
1168