معنی زمین شناسی
لغت نامه دهخدا
زمین شناسی. [زَ ش ِ] (حامص مرکب) علم به احوال کره ٔ زمین و قسمتهای مختلف آن و شناختن معدنیات و عناصری که کره را بوجود آورده اند. معرفه الارض. (فرهنگ فارسی معین). این کلمه بجای معرفه الارض در فرهنگستان ایران پذیرفته شده است. رجوع به واژه های نوین فرهنگستان ایران و دایره المعارف فارسی شود.
فرهنگ معین
(حامص.) مطالعه زمین و دگرگونی های آن، (اِ.) علمی که موضوع آن زمین و دگرگونی های مربوط به آن است. [خوانش: (~. ش)]
فرهنگ عمید
علمی که دربارۀ خلقت زمین و چگونگی طبقات و قسمتهای مختلف آن بحث میکند، معرفهالارض، ژئولوژی،
حل جدول
ژئولوژی
فارسی به انگلیسی
Geology
فارسی به ترکی
jeoloji
فارسی به عربی
علم طبقات الارض
فرهنگ فارسی هوشیار
علم به احوال کره زمین و قسمتهای آن و شناختن معدنیات و عناصری که کره را به وجود آورده اند معرفه الارض.
معادل ابجد
528