معنی زنام

لغت نامه دهخدا

زنام

زنام. [زُ] (ع اِ) سختی. بلا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).

زنام. [زُ] (اِخ) نی نواز هارون الرشید که در این فن بسیار ماهر و حاذق بود. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به الفخری ص 174 و بعد آن شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

حل جدول

زنام

نی نواز هارون الرشید

فرهنگ فارسی هوشیار

زنام

‎ نکوهنده، آستانک (بلا) پتیاره

معادل ابجد

زنام

98

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری