معنی زودجوش

لغت نامه دهخدا

زودجوش

زودجوش. (نف مرکب) که زود به جوش آید. مقابل دیرجوش: این سماور بسیار زودجوش است. دیگ آلومی نیوم زودجوش است. (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا).

حل جدول

زودجوش

ویژگی کسی که با دیگران زود صمیمی می‌شود

فارسی به انگلیسی

زودجوش‌

Warmblooded

معادل ابجد

زودجوش

326

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری