معنی زورگوی
لغت نامه دهخدا
زورگوی. (نف مرکب) مفتری و دروغگوی. (آنندراج). افتراکننده و بهتان نهنده و دروغگوی. (ناظم الاطباء).
حل جدول
جابر
فرهنگ فارسی هوشیار
افترا کننده و بهتان زننده و دروغگوی
معادل ابجد
249