معنی زیرفون

لغت نامه دهخدا

زیرفون

زیرفون. (اِ) نوعی از درخت سنجد است و آنرا ثمر و میوه نمی باشد و بیشتر در دمشق [یافت] میشود. سرد و خشک است و در قابضات بکار برند. (برهان) (آنندراج). محرف زیزفون. (فرهنگ فارسی معین). درختی بی بار و شبیه به درخت سنجد و یا درختی که به لاتینی تیلیا و به فرانسه تیلول گویند و در شام و فرنگستان فراوان و چوب آنرا که سبک و سست است در نجاری بکار می برند و گل آن معطر و از ادویه ٔ محرک و معرق و ضد تشنج و در طب بیشتر بطور مطبوخ استعمال میشود. زیزفون. نرمدار. نمدار. گاوکُهُل. کُپ. کَف. پالاد. پالاس. کاه. کدُر. کَدا. کیو. خلامور. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به جنگل شناسی ساعی و گیاه شناسی گل گلاب و زیزفون شود.

فرهنگ عمید

زیرفون

زیزفون

حل جدول

زیرفون

درختی با گل های دارویی

فرهنگ فارسی هوشیار

زیرفون

نوعی از درخت سنجد است و آنرا ثمر و میوه نباشد و بیشتر در دمشق یافت میشود

معادل ابجد

زیرفون

353

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری