معنی زیری
لغت نامه دهخدا
زیری. (حامص) پایین بودن. خلاف برتری: شمس دلالت کند بر زیری آتش. (التفهیم).
گر آیی بر این در، دلیری مکن
تمنای بالا و زیری مکن.
نظامی.
مبرا حکمش از زودی و دیری
منزه دانش از بالا و زیری.
نظامی.
زیری. (اِخ) دهی از دهستان ملایعقوب است که در بخش مرکزی شهرستان سراب و هیجده هزارگزی خاور این شهرستان واقع است و 379 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حل جدول
تحتانی
معادل ابجد
227