معنی زیورها
فارسی به انگلیسی
Jewelry
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی آزاد
حُلَل، لباسهای نو، لباسهای نیکو و مُزَیَّن، بکنایه: زیورها، آرایش ها (مفرد: حُلَّه)،
آیه های قرآن
و انواع زیورها؛ ولى تمام اینها بهره زندگى دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است!
وَزُخْرُفًا وَإِن کُلُّ ذَلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ
و انواع زیورها؛ ولى تمام اینها بهره زندگى دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است!
لغت نامه دهخدا
حلی. [ح ُ لی ی] (ع ص، اِ) ج ِ حَلْی ْ.پیرایه ها و زیورها. (از منتهی الارب) (ترجمان عادل). زیورها که از سیم و زرباشد و این جمع حِلیَه است و در فارسی بتخفیف یاء نیز مستعمل میشود. (غیاث): در حلی و حلل خلاف کرده اند چون از زر و نقره بود. (تاریخ قم ص 176).
نقره کار
نقره کار. [ن ُ رَ / رِ] (ص مرکب) آنکه از نقره ظروف و آلات و زیورها سازد. که ظروف را آب نقره دهد. نقره ساز.
معادل ابجد
229