معنی ساختمانها
حل جدول
ابنیه، بناها
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع عمارت، ساختمانها
تدابیر
(مصدراسم) جمع تدبیر. پایان بینیها کار ساختمانها، اندیشه ها.
خرابکاری
ریهیدن تباهیگری تباه کردن مورجنیتاری ایجاد فساد و تباهی (در امور و ساختمانها)
آسانسور
بالا رو در ساختمانها جهت رفت وآمدبه طبقات بالا وپایین استفاده میشود
خرابکار
ستون پنجمی مورد جنیتار، ویرانگر موتک (صفت) آنکه خراب کند (امور یا ساختمانها را) کسی که موجب تخریب شود.
بند کش
(اسم) کارگری که در ساختمانها درزهای آجرها و سنگهایی را در نمای بنا بکار رود باسیمان ساروج و مانند آن پر کند.
انگلیسی به فارسی
متخصص آرایش داخلی ساختمانها
free- space antenna pattern
الگوی فضای آزاد آنتن الگوی تابشی آنتن در شرایط فضای آزاد و عاری از تأثیر ساختمانها، درختان، تپه ها یا زمین.
سوئدی به فارسی
اذینگر، متخصص ارایش داخلی ساختمانها،
لغت نامه دهخدا
عمارات. [ع ِ] (ع اِ) ج ِ عمارت. ساختمانها. رجوع به عِمارت شود.
شمس العمارة
شمس العماره. [ش َ سُل ْ ع ِ رَ] (ع اِ مرکب) آفتاب ساختمانها. (فرهنگ فارسی معین).
تیرآهن
تیرآهن. [هََ] (اِمرکب) ستونهائی از آهن که امروز بجای الوار و ستونهای چوبی در ساختمانها بکار برند استحکام بیشتر را.
فرهنگ فارسی آزاد
معادل ابجد
1158