معنی ساقه جداشده گندم و جو
حل جدول
کُلَش
ساقه گندم
بازوره
جداشده
منفک
بلغور جو و گندم
نیمدانه
نیم دانه
خرمن گندم و جو
بنو
توده گندم و جو
خرمن
جو، ذرت، گندم
از غلات
جو ، ذرت ، گندم
از غلات
کاه و ساقه برجای مانده از گندم و جو
کُلَش
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(قَ) [ع. ساقه] (اِ.) دنباله سپاه.
لغت نامه دهخدا
ساقه. [ق َ / ق ِ] (اِخ) محلی است در 200 هزارگزی تهران میان قم و باغیک و آنجا ایستگاه راه آهن است.
ساقه. [ق َ] (اِخ) قصبه ای است در جنوب حبشه واقع در ناحیه ٔ لیمو، در کنار نهر کیبه و تجارت قهوه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی).
معادل ابجد
612