معنی سانحه
فرهنگ عمید
سانح
حادثه، واقعه، پیشامد،
حل جدول
حادثه،واقعه،پیش آمد،اتفاق،تصادف
مترادف و متضاد زبان فارسی
اتفاق، پیشامد، تصادف، حادثه، رزیه، عارضه، فاجعه، واقعه
فارسی به انگلیسی
Accident, Casualty, Catastrophe, Disaster
فارسی به ترکی
kaza
فارسی به عربی
حادث عرضی
فرهنگ فارسی هوشیار
حادثه، واقعه
فارسی به آلمانی
Unfall (m), Unfall, Zufall (m), Zufälliges ereignis (n)
معادل ابجد
124