معنی سایه روشن

لغت نامه دهخدا

سایه روشن

سایه روشن. [ی َ / ی ِ رَ / رُو ش َ] (اِ مرکب) در اصطلاح نقاشی تقلید پرتو افتادن نور بجایی و روشن کردن قسمتی و تاریک گذاشتن قسمت دیگر. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ معین

سایه روشن

تاریکی، روشنی، فضایی که بخش هایی از آن تیره یا تاریک و بخش های دیگرش روشن است، خط ها و سایه هایی که برآمدگی ها و فرورفتگی های اشیاء و چگونگی تابش نور بر آن ها را در یک تصویر نشان دهد (نقاشی)، زمانی که روشنایی روز ی [خوانش: (~. رُ شَ) (اِمر.)]

فرهنگ عمید

سایه روشن

تاریکی و روشنایی، حالت میان تاریکی و روشنایی،
قسمتی از تصویر یا منظره که در آن سیاهی سایه و روشنایی نور در هم آمیخته باشد،

حل جدول

سایه روشن

آلبومی از ابراهیم مختاری

فیلمی با بازی هنگامه قاضیانی

فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

سایه روشن‬

açıklı koyulu, alacakaranlık

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

سایه روشن

تاریکی و روشنی

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

سایه روشن

632

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری