معنی سایه های هجوم
حل جدول
فیلمی با بازی سیما تیرانداز
واژه پیشنهادی
احمد امینی
نویسنده فیلم سایه های هجوم
احمد امینی
موسیقی فیلم سایه های هجوم
کیوان جهانشاهی
فیلمبردار فیلم سایه های هجوم
بهرام بدخشانی
از بازیگران فیلم سایه های هجوم
آرش اختری راد
سیما تیرانداز
شیوا معبود
مجید مظفّری
محمّد بدلی
مهدی محمّدی
فرهنگ فارسی آزاد
هَجُوم، بغتتاً و به سرعت هجوم برنده، عرق آور، باد سخت،
لغت نامه دهخدا
هجوم. [هَُ] (ع مص) بناگاه آمدن بر چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
- هجوم آوردن، حمله کردن. روی آوردن برای غلبه بر دشمن. (یادداشت به خط مؤلف):
در آغوش دو عالم غنچه ٔ زخمی نمی گنجد
هجوم آورده بر دلها ز بس تاراج مژگانش.
خاقانی.
- هجوم بردن، هجوم آوردن. (یادداشت به خط مؤلف).
- هجوم کردن، هجوم آوردن. حمله کردن. رجوع به هجم شود.
|| درآمدن هر کسی بی دستوری. (منتهی الارب). دخول بی اذن. (اقرب الموارد). || به شتاب درآمدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || شکسته و ویران شدن خانه. (منتهی الارب). || در مغاک فروشدن چشم کسی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || دوشیدن آنچه را در پستان است. (از اقرب الموارد). دوشیدن. (منتهی الارب). || روی آوردن علم بر حقایق امور کسی را. (از اقرب الموارد). || ساکت شدن و اطراق. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
هجوم. [هََ] (اِخ) نام تیغ ابوقتاده حارث بن ربعی رضی اﷲ عنه است. (منتهی الارب).
هجوم. [هََ] (ع ص) ناگاه درآینده بر کسی. (منتهی الارب). سریعالهجوم. (اقرب الموارد). || درآورنده. (منتهی الارب). || باد سخت که خانه ها را ویران کند و گیاه یز را برکند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || (اصطلاح صوفیه) آنچه بقوت وقت و حال بر قلب وارد شود بی آنکه تصنع در آن بود. (تعریفات).
معادل ابجد
146