معنی ستوران
حل جدول
بهایم
توقفگاه ستوران
آبانداز
آب انداز
پوشش ستوران
جل
چارپایان و ستوران
حیوانات بارکش، دواب، مواشی
توقف گاه ستوران
آب انداز
آنکه ستوران را نعل میکند
ستوربان
مترادف و متضاد زبان فارسی
چارپایان، حیواناتبارکش، دواب، مواشی،
(متضاد) ددان، وحوش
واژه پیشنهادی
بانک شعر
مفهوم و معنی شعر تا وارهی از دم ستوران وین مردم نحسِ دیو مانند با شیر سپهر بسته پیمان با اختر سعد کرده پیوند با تفسیر کامل
برای اینکه از نفس شوم مردم دیو سیرت رها شوی، با شیر آسمان، یعنی خورشید، هم پیمان شدهای و با ستارهٔ سعد، مشتری، پیمان بستهای. (به ارتفاع کوه اشاره دارد.)
دَم: سخن، آواز که ایهام دراد: ۱- سخن، بانگ ۲- کنار، پهلو / ستوران: استعاره از مردم نادان و کم فهم / تشبیه: مردم دیو مانند: مردم: مشبّه، دیو: مشبّه به / کنایه: با شیر سپهر پیمان بستن و با اختر سعد پیوند کردن: ارتفاع و بلندی کوه دماوند / مراعات نظیر: سپهر و اختر / بیت پنچم حسن تعلیل دارد. شاعر مرتفع بودن دماوند را برای رهایی او از دم ستوران و مردم نحس دیومانند میداند. / تشخیص: پیمان بستن و پیوند کردن کوه دماوند با شیر سپهر و اختر سعد
فرهنگ واژههای فارسی سره
ستوران، چارپایان
معادل ابجد
717