معنی سرزمینی باستانی بین سیحون و جیحون

لغت نامه دهخدا

سیحون

سیحون. [س َ] (اِخ) رجوع به سیردریا شود.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سیحون

بهرود


جیحون

آمودریا

نام های ایرانی

جیحون

دخترانه، نام رودخانه ای در آسیای میانه

فرهنگ فارسی هوشیار

جیحون

نهر بلخ که به خوارزم منتهی شود

فرهنگ معین

جیحون

(جَ یا جِ) [ع.] (اِ.) رود، رودخانه.

مترادف و متضاد زبان فارسی

جیحون

جو، رود، رودخانه، نهر

معادل ابجد

سرزمینی باستانی بین سیحون و جیحون

1180

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری