معنی سرقت

لغت نامه دهخدا

سرقت

سرقت. [س ِ ق َ] (از ع، اِمص) دزدی کردن. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

سرقت

(س قَ) (مص م.) دزدی، دزدی کردن.

فرهنگ عمید

سرقت

دزدیدن، دزدی کردن، دزدی،

حل جدول

سرقت

دستبرد

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سرقت

دزدی، دستبرد

کلمات بیگانه به فارسی

سرقت

دزدی

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرقت

اختلاس، استراق، دزدی، دستبرد، راهزنی، ربایش، طراری، عیاری، دزدی کردن

فارسی به انگلیسی

سرقت‌

Banditry, Robbery, Theft, Thievery

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

سرقت

سرقه، مصعد

فرهنگ فارسی هوشیار

سرقت

دزدی کردن

فارسی به ایتالیایی

سرقت

frode

furto

rapimento

فارسی به آلمانی

سرقت

Aufzug (m)

واژه پیشنهادی

سرقت

دستبرد

معادل ابجد

سرقت

760

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری