معنی سرمایه داری
لغت نامه دهخدا
سرمایه داری. [س َ ی َ / ی ِ] (حامص مرکب) مالداری. ثروتمندی.
فرهنگ معین
قدرت سرمایه ها و سرمایه داران، نظام اقتصادی که در آن ابزار تولید و توزیع عمدتاً خارج از اختیار دولت و متعلق به گروه خاصی است که براساس رقابت و جلب نفع شخصی عمل می کنند. [خوانش: (~.) (حامص. اِ.)]
فرهنگ عمید
سرمایه داشتن، سرمایهدار بودن،
حل جدول
کاپیتالیسم
فارسی به عربی
برجوازیات
فرهنگ فارسی هوشیار
قدرت سرمایه ها و سرمایه داران، مجموع سرمایه داران.
فارسی به ایتالیایی
capitalismo
معادل ابجد
531