معنی سرنگون کردن

حل جدول

سرنگون کردن

برانداختن

برهم زدن

نکس

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرنگون کردن

ساقط کردن، برانداختن، منقرض کردن، نابود کردن، از بین بردن، مضمحل کردن، واژگون کردن، نگون‌سار کردن

فارسی به انگلیسی

سرنگون‌ کردن‌

Precipitate, Tumble

معادل ابجد

سرنگون کردن

660

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری