معنی سرگرد قدیمی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
سرگرد. [س َ گ َ] (اِ مرکب) دوران سر. (آنندراج). دوار. سرگیجه.
سرگرد. [س َ گ ُ] (اِ مرکب) درجه ای است در آرتش بالاتر از سروان و پایین تر ازسرهنگ دوم و علامت آن یک ستاره ٔ هشت پر بزرگ است که روی هر یک از دو دوش دارنده ٔ این درجه دوخته میشود.
قدیمی
قدیمی. [ق َ] (ص نسبی) دیرینه وکهنه. (ناظم الاطباء). || سال دیده. پیر.
مترادف و متضاد زبان فارسی
یاور، افسر، فرماندهگردان
فرهنگ فارسی هوشیار
درجه ایست در آرتش بالاتر از سروان و پایین تر از سرهنگ دوم و علامت آن یک ستاره هشت پربزرگ است
قدیمی
در تازی نیامده (افزونی یا ء بر قدیم درست نیست) (با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه (صفت) دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی. . . و امثال آن اگر با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یا ء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
(نظامی) افسر ارتش بالاتر از سروان،
[منسوخ] یاور،
فارسی به انگلیسی
Major
معادل ابجد
648