معنی سرین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
ران،
کفل،
[مقابلِ پایین] بالای سر،
طرف سر، جانب سر در بستر، بالش و متکا که زیر سر بگذارند: گه ریخت سرشک بر سرینش / گه روی نهاد بر جبینش (نظامی۳: ۵۱۷)،
حل جدول
ران
فارسی به انگلیسی
Backside, Breech, Buttock, Hip, Hunkers, Seat
فارسی به عربی
ردف، مقعد، ورک
تعبیر خواب
دیدن سرین در خواب بر چهار وجه بود. اول: فرزند. دوم: قوت. سوم: باغ. چهارم: نیکی از خویشان. - امام جعفر صادق علیه السلام
اگر در خواب بیند که سرینش بشکست، دلیل بود که فرزندش بمیرد. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
دیدن سرین راست، دلیل بر پسر بود و سرین چپ، دلیل بر دختر. اگر بیند که سرینش محکم بود، دلیل که فرزندش نیکوحال و تندرست بود. اگر کوچک بود و ضعیف تاویلش به خلاف این بود. - محمد بن سیرین
گویش مازندرانی
فرهنگ فارسی هوشیار
نشستگاه آدمی، ران و کفل چیزی که هنگام خواب و راحت بجهت نرمی سر و گردن در زیر سر نهند و سر بر آن گمارند وآنرا از پشم و پنبه آکنده باشند، بالش
فارسی به آلمانی
Einpassen, Platz (m), Sitz (m), Sitzplatz (m)
معادل ابجد
320