معنی سلامان
لغت نامه دهخدا
سلامان. [س َ] (اِخ) بطن من قبیله طَی ّ. و هم بنوسلامان، ابن ثعل، ابن الغوث، ابن طَئی. (صبح الاعشی ج 1 ص 321). نام بطنی است از قبیله طی. آنان بنو سلامان بن ثعل بن الغوث بن طئی هستند. (از صبح الاعشی ج 1 ص 321).
حل جدول
یار ابسال
معادل ابجد
182