معنی سنگواره
لغت نامه دهخدا
سنگواره. [س َ رَ / رِ] (اِ مرکب) بقایای متحجر شده ٔ موجودات زنده ٔ اعصار قدیمه. این بقایا علم به احوال موجودات گذشته را بمقیاس بسیارزیادی برای ما روشن میکنند و نیز در تشخیص نسبی طبقات زمین مؤثرند. فسیل.
فرهنگ معین
(سَ رَ یا رِ) (اِمر.) فسیل، بقایای موجودات زنده گذشته های دور که به صورت سنگ درآمده باشد.
فرهنگ عمید
آثار و بقایای موجودات زندۀ قدیمی (حیوانی یا نباتی) مانند استخوان و دندان و صدف و امثال آنها که از زمانهای قدیم در داخل طبقات زمین باقی مانده و بهصورت سنگ درآمده است و از مطالعۀ آنها میتوان تا حدی به احوال جانداران قدیم و همچنین عمر طبقات زمین پی برد، فسیل،
حل جدول
فسیل
فارسی به انگلیسی
Fossil
فارسی به عربی
متحجر
فرهنگ فارسی هوشیار
بقایای متحجر شده موجودات زنده اعصار قدیمه. این بقایا علم به احوال موجودات گذشته را به مقیاس بسیار زیادی برای ما روشن میکنند و نیز در تشخیص سن طبقات زمین موثرند فسیل.
معادل ابجد
342