معنی سنگ صبور
لغت نامه دهخدا
سنگ صبور. [س َ گ ِ ص َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) سنگ افسانه ای که غم های خویش بر آن شمردندی و سنگ چون بلاگردانی بترکیدی. (یادداشت بخط مؤلف). سنگ اساطیری که اندوه های مردم را می شنیدی و غمخوار آنان بود. (فرهنگ فارسی معین). اصولاً سنگ به «صبوری » و تحمل مثل است. قیاس کنید با صخره ٔ صماء در عربی. (فرهنگ فارسی معین):
گرچه چون سنگم صبور و سیم ساعد لیک هست
سیمگون اشکم فزوده سنگ هر شب تا سحر.
انوری (از فرهنگ فارسی معین).
رجوع به سنگ سبو شود.
فرهنگ معین
سنگ اساتیری که غم های مردم را می شنید و غم خوار آنان بود (اصولاً سنگ به صبوری و تحمل مَثَل است)، مجازاً دوست شکیبا و دلسوز که به درد دل شخص گوش دهد. [خوانش: (~ صَ) [فا - ع.] (اِمر.)]
حل جدول
اثری از صادق چوبک
معادل ابجد
428