معنی سهره
لغت نامه دهخدا
سهره. [س ِ رَ / رِ] (اِ) مأخوذ از هندی تاجی از مروارید زرکش و گل دار که در روزعروسی بر سر داماد و عروس گذارند. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(س رَ یا رِ) (اِ.) سیره، پرنده ای است کوچک و خوش آواز شبیه بلبل با پرهای زرد و سبز.
فرهنگ عمید
پرندهای کوچک و خوشآواز با پرهای زرد و سبز،
حل جدول
نام های ایرانی
پسرانه، پرندهای خوش آواز, با پرهای سبز و زرد، سرخه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی
فرهنگ فارسی هوشیار
پرنده ایست از راسته سبکبالان از دسته مخروطی نوکان از خانواده گنجشکان که شبیه به بلبل و بسیار خوش آواز است و پرهایش زرد آمیخته به سبز و دارای منقاری کوتاه و پاهایی کوتاه و ضعیف و دمی هلالی است.
سهره ی صحرایی
برفنی خوبیسه (گویش گیلکی)
فارسی به عربی
طائر الحسون
خانواده سهره
طائر البرقش
سهره وانواع ان
طائر البرقش
سهره کاکل قرمز امریکایی
کاردینال
فرهنگ فارسی آزاد
سَهْرَه، یکبار بخواب نرفتن- یکدفعه نخوابیدن و بیدار ماندن
ضرب المثل فارسی
از ضرب المثل های شیرین فارسی
عربی به فارسی
سهره وانواع ان , خانواده سهره
معادل ابجد
270