معنی سورتمه

فارسی به انگلیسی

سورتمه‌

Bobsled, Sled

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

سورتمه

وسیله نقلیه بدون چرخ که بوسیله اسب یا غیره بر روی برف کشیده شود

لغت نامه دهخدا

سورتمه

سورتمه. [م َ / م ِ] (ترکی، اِ) نوعی ارابه ٔ چرخ دار برای روی برف. (یادداشت بخط مؤلف). گردونه ٔ کوچک و بی چرخ که بوسیله ٔ اسب، سگ یا گوزن حمل شود. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

سورتمه

(مِ) [تر.] (اِ.) وسیله نقلیه کوچکی که در مناطق سردسیر با سگ یا گوزن یا اسب، روی برف کشیده می شود.

فرهنگ عمید

سورتمه

وسیلۀ نقلیۀ کوچک و بی‌چرخ که در مناطق قطبی به‌وسیلۀ اسب یا سگ یا گوزن قطبی روی برف کشیده می‌شود،

حل جدول

سورتمه

مرکب قطبی

فارسی به آلمانی

سورتمه

Dia (n), Gleiten, Rutschen, Schlitten (m)


سورتمه راندن

Schlitten (m)


با سورتمه حمل کردن

Schlitten (m)

واژه پیشنهادی

سوئدی به فارسی

slde

سورتمه، سورتمه راندن، با سورتمه حمل کردن، درشکه سورتمه، سورتمه راندن،

معادل ابجد

سورتمه

711

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری