معنی سورنا

لغت نامه دهخدا

سورنا

سورنا. (اِ مرکب) سورنای. نایی که در سور و جشن عروسی نوازند. و سرنا مخفف آن است و آنرا شهنای نیز خوانند. (برهان) (از آنندراج). سرنا و شهنای و نایی که در سور، جشن و عروسی نوازند.شیپور. (ناظم الاطباء). رجوع به سرنا و سرنای شود.

فرهنگ عمید

سورنا

سرنا

حل جدول

سورنا

سردار ایرانی عصر اشکانی

سردار ایرانی که کراسوس رومی را شکست داد

مترادف و متضاد زبان فارسی

سورنا

سرنا، سورنای، شهنا

نام های ایرانی

سورنا

پسرانه، سردار دلیر و خردمند پارتی، نام سردار ایرانی در زمان اشکانیان

فرهنگ فارسی هوشیار

سورنا

(اسم) سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن. کار وارونه کردن.

واژه پیشنهادی

سورنا

سپهبد ایران در زمان اشکانیان که از شهرت خاصی در میان مردم باستان برخوردار بوده‌، نام سورنا به معنای دلیر و خردمند و بی باک است. بر پایه گفتهٔ پلوتارک «سورنا در دلیری و توانایی پیشروترین پارتی/ایرانی دوران خود بود.» پلوتارک همچنین از سورنا به عنوان بلندقدترین و خوش چهره ‌ترین مرد زمان خود یاد کرده‌است و نیز برخی از اساتید دانشگاه، سورنا را همان رستم که در شاهنامه آمده است، می‌دانند.سورنا (سورن پهلو) یکی از سرداران بزرگ و نامدار تاریخ در زمان اشکانیان است که سپاه ایران را در نخستین جنگ با رومیان فرماندهی کرد و رومی‌ها را که تا آن زمان در همه جا پیروز بودند، برای اولین بار با شکستگی سخت و تاریخی روبه رو ساخت. روش جنگی سورنا، شیوه جنگ و گریز بود. این سردار ایرانی را پدیدآورنده جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان می‌دانند. ارتش او در برگیرنده زره ‌پوشان اسب‌سوار، تیراندازان، نیزه داران، شمشیرزنان و پیاده ‌نظام همراه با شترهایی با بار مهمات بود.

معادل ابجد

سورنا

317

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری