معنی سیا

لغت نامه دهخدا

سیا

سیا. (ص) مخفف سیاه است که در مقابل سفید باشد. (برهان) (از فرهنگ رشیدی):
ای برادر جز بزیر این ردا اندر نشد
اینهمه بوی ومزه بسیار با خاک سیا.
ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 24).
ز صبح تیغ تو گردد بیک نفس رسوا
اگرچه سازد خصمت شب سیا پرده.
کمال الدین اسماعیل.

سیا. [س َ] (اِ) سنارا گویند و آن دارویی است که در مسهلات بکار برند. (از برهان). اسم فارسی سنا است و گفته اند عصاره ٔ آن است و گفته اند عصاره ٔ نبات دیگر است. (فهرست مخزن الادویه). || تمر هندی. (تحفه ٔ حکیم مؤمن).


غلام سیا

غلام سیا. [غ ُ] (اِ مرکب) مخفف غلام سیاه. در تداول عامه گویند: کی ببره کی نبره ؟ غلام سیا (یا غلام سرا) پیش ببره. رجوع به غلام و غلام سرا شود.


اعتبارنامه ٔ سیا...

اعتبارنامه ٔ سیاسی. [اِ ت ِ م َ / م ِ ی ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) استوارنامه. (از فرهنگستان ایران). رجوع به اعتبارنامه شود.

گویش مازندرانی

سیا برزنگی

سیا برزنگی


سیا

سیاه رنگ سیاه، تباه و خراب


پول سیا

پول فلزی و کم بها


حلوا سیا

حلوایی که با گردو درست شود و در استراباد به آن – جز حلوا...

فرهنگ معین

سیا

[انگ.] (اِ.) نام انگلیسی «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» CIA که فعالیت های جاسوسی و اطلاعات آمریکا را در خارج به عهده دارد.

حل جدول

سیا

جاسوسخانه آمریکا

سازمان مخوف آمریکایی

جاسوس خانه آمریکا

سازمان جاسوسی آمریکا

سازمان مخوف آمریکا، جاسوس خانه آمریکا

فرهنگ فارسی هوشیار

سیا

مخفف سیاه است که در مقابل سفیدی، نام مخفف سازمان جاسوسی آمریکا

معادل ابجد

سیا

71

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری