معنی سیلو

لغت نامه دهخدا

سیلو

سیلو. (فرانسوی، اِ) انباری خاص محافظت گندم که آنرا بشکل برج یا گودالی سازند و آن ماشینهایی برای پاک کردن غله دارد. (فرهنگ فارسی معین). از اسپانیایی، چاله یا حفره ای که در زمین ساخته میشود و در آن دانه ها، ریشه ها، علوفه ٔ سبز و نظایر آن را نگاهداری میکنند. نیز انبار یا مخزن کاملاً بسته ای که در زیرزمین یا روی آن برای محفوظ نگاه داشتن محصولات کشاورزی میسازند. سیلوهای غلات ممکن است از فولاد یا سیمان یا مصالح بنایی ساخته شوند. در دامپروری، سیلو ساختمانی است بشکل استوانه یا گودالی در زمین، که در آن علوفه ٔ تر (یونجه، ذرت و غیره) خردشده را ریخته میفشارند و روی آنرا میپوشانند، بر اثر تخمیر علوفه ٔ تر میماند. و بتدریج به مصرف تغذیه ٔ دامها میرسد. (از دایره المعارف فارسی).

فرهنگ معین

سیلو

[فر.] (اِ.) انبار مخصوص نگهداری غلات و مانند آن.

حل جدول

فارسی به انگلیسی

فرهنگ عمید

سیلو

انبار مخصوص نگهداری گندم که به شکل برج یا گودال ساخته می‌شود و دارای ماشین‌ها و دستگاه‌هایی برای پاک ‌کردن گندم است،

مترادف و متضاد زبان فارسی

سیلو

انبار گندم، صوبه، مخزن

فرهنگ فارسی هوشیار

سیلو

انبار محافظت گندم که آنرا بشکل برج یا گودالی سازند و آن ماشینهایی برای پاک کردن غله دارد


نان سیلو

نان بدمزه ای که در جنگ جهانی دوم در تهران پخت می شده

فارسی به آلمانی

انگلیسی به فارسی

sylow

سیلو


bin

سیلو


silo

سیلو

معادل ابجد

سیلو

106

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری