معنی شاخه‌ای قدیمی در نساجی

فرهنگ فارسی هوشیار

نساجی

در تازی نیامده بافکار ی جولایی ‎ شغل وعمل نساج نساجت (هنربافندگی)، (اسم) مالیات نساجی یاخمس نساجی. مالیات بیست درصدی که درقدیم بدستگاههای دستی نساجی تعلق میگرفت.


قدیمی

در تازی نیامده (افزونی یا ء بر قدیم درست نیست) (با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه (صفت) دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی. . . و امثال آن اگر با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یا ء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم.

لغت نامه دهخدا

نساجی

نساجی. [ن َس ْ سا] (حامص) بافندگی. شغل و صنعت نساج. (ناظم الاطباء). جولاهی. جولاهگی. جامه بافی. حوک. حیاک. حیاکت. || (اِ) آنجا که بافندگی کنند. جای بافندگی و جولاهگی و کارگاه پارچه بافی. کارخانه ٔ نساجی.


قدیمی

قدیمی. [ق َ] (ص نسبی) دیرینه وکهنه. (ناظم الاطباء). || سال دیده. پیر.

مترادف و متضاد زبان فارسی

نساجی

بافندگی، جولاهی

فارسی به عربی

نساجی

منوال

فارسی به ایتالیایی

نساجی

tessile

فرهنگ معین

قدیمی

دیرینه، کهنه، سال دیده، پیر. [خوانش: (~.) [ع.] (ص نسب.)]

معادل ابجد

شاخه‌ای قدیمی در نساجی

1409

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری