معنی شانه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(~.) [په.] ابزاری دندانه دار که با آن موی یا ریش را مرتب کنند.
(~.) (اِ.) خانه زنبور عسل.
(نِ) (اِ.) استخوان کتف، دوش.، ~خالی کردن کنایه از: مسولیت کاری را نپذیرفتن.
فرهنگ عمید
وسیلهای دندانهدار که با آن موی سر را هموار و مرتب میکنند، سرخاره،
دوش، کتف، جای اتصال دست به تنه، استخوان کتف،
شان۳
حل جدول
کتف، کت و کول، خا
مترادف و متضاد زبان فارسی
دوش، کت، کتف، کول، مشاط، مشط، شیار، خشاب، کرکیت، شان، کندو
فارسی به انگلیسی
Card, Comb, Shoulder
فارسی به ترکی
1) omuz 2) tarak
فارسی به عربی
خطف، ضائق، مشط
تعبیر خواب
اگر بیند ریش را شانه کرد، دلیل زکات مال بدهد و دیدن شانه تراش در خواب، دلیل بر مردی باشد که غم و اندوه از دل ببرد. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
گویش مازندرانی
وسیله بافندگی سنتی و به ارتفاع تقریبی چهل سانتی متر که نخ...
فرهنگ فارسی هوشیار
آن چیزی باشد که از چوب و شاخ یا استخوان و فلزات و غیره سازند و زلف و گیسو را بدان پرداز دهند کتف
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Achsel (f), Kamm (m), Kämmen, Schulter (f), Schultern, Tragen
واژه پیشنهادی
کتف
معادل ابجد
356