معنی شاهانه

فارسی به انگلیسی

شاهانه‌

Courtly, Imperial, King, Kingly, Lord, Majestic, Princely, Regal, Regally, Royal, Stately, Sumptuously

فارسی به ترکی

ترکی به فارسی

شاهانه

شاهانه، عالی

لغت نامه دهخدا

شاهانه

شاهانه. [ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) همچون شاه. همانند شاه. منسوب بشاه. شاهی. خسروی. بزرگوار و شکوهنده. با شوکت و عظمت. بطور سلطنت و شکوه و جلال. (ناظم الاطباء). || (اِمرکب) لباس و پوشاک عروس و داماد. (ناظم الاطباء).

حل جدول

شاهانه

ملوکانه


شاهانه- پادشاهانه

ملوکانه


شکار شاهانه خورشید

نمایش ‌نامه ای از پیتر شافر


لقب شاهانه فرانسه

لویی

فرهنگ فارسی هوشیار

شاهانه

بطور سلطنت و شکوه و جلال

فرهنگ عمید

شاهانه

منسوب و مربوط به شاه، درخور شاهان،
(قید) مانند شاه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

شاهانه

پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه،
(متضاد) رعیت‌وار

فارسی به عربی

شاهانه

احد افراد العائله المالکه، مهیب

فارسی به آلمانی

شاهانه

Majesta.tisch [adjective]

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

شاهانه

362

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری