معنی شاهانه

لغت نامه دهخدا

شاهانه

شاهانه. [ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) همچون شاه. همانند شاه. منسوب بشاه. شاهی. خسروی. بزرگوار و شکوهنده. با شوکت و عظمت. بطور سلطنت و شکوه و جلال. (ناظم الاطباء). || (اِمرکب) لباس و پوشاک عروس و داماد. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

شاهانه

منسوب و مربوط به شاه، درخور شاهان،
(قید) مانند شاه،

حل جدول

شاهانه

ملوکانه

مترادف و متضاد زبان فارسی

شاهانه

پادشاهانه، خسروانه، ملوکانه،
(متضاد) رعیت‌وار

فارسی به انگلیسی

شاهانه‌

Courtly, Imperial, King, Kingly, Lord, Majestic, Princely, Regal, Regally, Royal, Stately, Sumptuously

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

شاهانه

احد افراد العائله المالکه، مهیب

ترکی به فارسی

شاهانه

شاهانه، عالی

فرهنگ فارسی هوشیار

شاهانه

بطور سلطنت و شکوه و جلال

فارسی به آلمانی

شاهانه

Majesta.tisch [adjective]

واژه پیشنهادی

شاهانه

کیانی

معادل ابجد

شاهانه

362

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری