معنی شاهرخ میرزا
لغت نامه دهخدا
شاهرخ میرزا. [رُ] (اِخ) (خاقان سعید) (میرزا) چهارمین فرزند امیر تیمور گورکان است. در سال 779 هَ. ق. به دنیا آمد و در سن بیست سالگی یعنی در سال 799 هَ. ق. حکمران مستقل خراسان گشت و سکه بنام خویش زد و در سن 38 سالگی یعنی سال مرگ تیمور «807» پادشاه مستقل بودو در سنوات 809 مازندران و 811 ماوراءالنهر و 817 فارس و 819 کرمان و 823 آذربایجان را تصرف کرد و در اواخر سال 823 او را با اسکندر پسر قرایوسف حاکم سابق آذربایجان جنگی دست داد که منجر به فرار اسکندر گشت و در سال 830 بوسیله ٔ احمد نامی در مسجد جامع هرات بوسیله ٔ کارد مورد سوء قصد قرار گرفت ولی از مرگ نجات یافت در سال 832 مجدداً اسکندر به عراق و آذربایجان تجاوز نمود و شاهرخ در صحرای سلماس بجنگ او شتافت و اسکندر نیز مجدداً فرار کرد. شاهرخ 43 سال سلطنت کرد و 73 سال عمر نمود و در سنه ٔ 850 هَ. ق. در شهر ری درگذشت، در زمان سلطنت خویش برای ترمیم خرابیها که پدرش کرده بود کوشش کرد. دیوارهای هرات و مرو را ساخت به آبادی شهرها همت گماشت. پادشاهی بود نیکوکار و اصحاب علم و دانش را گرامی میداشت و ارباب صنعت راطرف توجه قرار میداد و در زمان وی علم و صنعت رواج یافت. و موسیقیدان معروف عبدالقادر مراغه ای و آوازخوان مشهور یوسف اندکانی و قوام الدین معمار و مولانا خلیل نقاش از هنرمندان آن دوره بودند. (حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 ص 554، 553) (تاریخ سرجان ملکم ص 159) (تاریخ مفصل ایران تألیف عبداﷲ رازی ص 353).
شاهرخ میرزا. [رُ] (اِخ) پسر سلطان ابوسعید. در سال 899 هَ. ق. عازم هرات شد و در ولایت ساری درگذشت و سلطان حسین میرزا نعش او را به مدرسه ٔ مهدعلیا گوهرشادآغا برد. (حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 4 ص 101).
حل جدول
آخرین پادشاه افشاریان
معادل ابجد
1364