معنی شاه تیر
لغت نامه دهخدا
شاه تیر. (اِ مرکب) تیربزرگتر و ممتاز از انواع خود. سهم. (منتهی الارب).
- امثال:
موی را در چشم دیگران می بینید و شاه تیر را در چشم خود نمی بینید.
|| چوبی بزرگ باشد که سقف خانه را بدان پوشند. (برهان قاطع). شه تیر. (از فرهنگ نظام). تیر بزرگ که بر سقف عمارت نهند. (انجمن آرا) (آنندراج). حمال. فرسب. (برهان). || تیر بزرگ ستون خیمه. (یادداشت مؤلف). || تیر کشتی. دگل. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ عمید
تیر بزرگ،
چوب دراز و ستبر که در سقف خانه کار میگذارند،
حل جدول
بالار
فارسی به عربی
عارضه
واژه پیشنهادی
بالار
معادل ابجد
916