معنی شبکه

لغت نامه دهخدا

شبکه

شبکه. [ش َ ب َ ک َ / ک ِ] (ع اِ) شبکه. این اصطلاح برای خطوط متعدد و کثیر و متقاطع تلفن و راه آهن و تلگراف و لوله های آب که در ناحیتی محدود یا وسیع نصب شده باشد (برحسب مورد) به کار رود.

فرهنگ معین

شبکه

هر چیز سوراخ سوراخ، تور ماهی گیری، در فارسی چند مؤسسه یا دستگاه وابسته به هم را گویند که در یک رشته کار کنند، بانکی مجموعه سازمانی به هم پیوسته با هدف اجرای عملیات بانکی، کامپیوتری تعدادی کامپ [خوانش: (شَ بَ کَ یا کِ) [ع. شبکه] (اِ.)]

فرهنگ عمید

شبکه

[جمع: شِباک و شَبَکات] هر چیز سوراخ‌سوراخ،
[قدیمی] تور ماهیگیری، دام صیاد،
چند مؤسسه یا دستگاه وابسته‌به‌هم که در یک رشته کار می‌کنند،

حل جدول

شبکه

کانال

فیلمی از ایرج قادری

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شبکه

تار

مترادف و متضاد زبان فارسی

شبکه

کانال، تور، گروه، پنجره‌مشبک

فارسی به انگلیسی

شبکه‌

Channel, Grid, Lattice, Mesh, Network, Nexus, Plexus, Reticulation, System, Tissue, Web

فارسی به عربی

شبکه

شبکه، مشبک

فرهنگ فارسی هوشیار

شبکه

هر چیز سوراخ سوراخ را گویند

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

شبکه

Netz (n), Vernetzen, Nettwerk (n), Netz (n), Netzwerk (n), Vernetzen

واژه پیشنهادی

شبکه

نت ورک

معادل ابجد

شبکه

327

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری