معنی شب اول برج جدی

فرهنگ فارسی هوشیار

برج جدی

آبام بز نهازیکان دی


اول شب

سر شب

فارسی به آلمانی

برج جدی

Steinbock (m)

فارسی به عربی

جدی

جدی، جدیه، رزین، کبیر، متصلب، نشیط

عربی به فارسی

جدی

جدی , مهم , خطیر , سخت , خطرناک , وخیم , رسمی , موقر , گرفته , موقرانه , باتشریفات

فرهنگ عمید

جدی

[مقابلِ شوخی] ویژگی سخن مبتنی بر راستی و حقیقت که در آن شوخی و هزل وجود نداشته باشد،
ویژگی کسی که در رفتار خود خشک و بدون ملایمت است،
کوشا، کوشنده، پشت‌کاردار،
متین، باوقار،
[مجاز] حقیقی،
[مجاز] اصرارکننده،
[مجاز] شدید: حملهٴ جدی،
٨. (قید) از روی حقیقت،
٩. (قید) بااصرار، مُصِرانه: پیگیری جدی،

(نجوم) دهمین صورت فلکی منطقهالبروج که در نیمکرۀ جنوبی قرار دارد،
دهمین برج از برج‌های دوازده‌گانه، برابر با دی، بزغاله،
(نجوم) ستاره‌ای در نزدیکی قطب شمال، ستارۀ قطبی، جُدَی،

فرهنگ فارسی آزاد

جدی

جَدْی، بزغاله- نام برج و هم از بروج فلکی برابر دی ماه. نام ستاره قطبی (جُدَی در فارسی)،

فرهنگ معین

جدی

بزغاله، برج دهم از بروج دوازده گانه، هزاره برانگیخته شدن زرتشت. [خوانش: (جَ) [ع.] (اِ.)]

واژه پیشنهادی

فارسی به ایتالیایی

جدی

serio

rigoroso

scrupoloso

معادل ابجد

شب اول برج جدی

561

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری