معنی شب کوری

لغت نامه دهخدا

شب کوری

شب کوری. [ش َ] (حامص مرکب) حالت و کیفیت شب کور. || نوعی بیماری و آن چنان است که بیمار در روشنایی روز به خوبی بیند و به کار خود مشغول باشد در صورتی که اول غروب آفتاب و هنگامی که هنوز بس تاریک نشده است و شخص سالم تواند خوب ببیند و بخواند و بنویسد، بیمار مبتلا دیگر اشیاء را تشخیص ندهد و حتی به زحمت بتواند رفت وآمد نماید. این نشانه ها از کودکی در وی هست و هر چه بیمار بزرگتر شود بر شدت آن افزوده گردد تا جائی که در حوالی پنجاه شصت سالگی به کلی نابینا شود. این بیماری در نتیجه ٔ ورم شبکیه ٔ نقطه نقطه ای به وجود می آید. (از بیماریهای چشم و درمان آن ص 459 و 461).

حل جدول

شب کوری

عشاوه

بیماری چشمی

معادل ابجد

شب کوری

538

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری