معنی شعر هوشنگ ابتهاج
واژه پیشنهادی
یادگار خون سرو
اثری از هوشنگ ابتهاج
این مجموعه ها بر این پایه اند
تاسیان
چند برگ از یلدا
حل جدول
برخیر
برخیز
تخلص هوشنگ ابتهاج
ه.الف.سایه
سایه
اثری از هوشنگ ابتهاج
تاسیان، شبگیر
شبگیر
آینه در آینه، تا صبح شب یلدا، تاسیان، چند برگ از یلدا، حافظ به سعی سایه، زمین، سراب، سیاه مشق، شبگیر، نخستین نغمه ها، یادگار خون سرو، یادنامه
نخستین نغمه ها
یادنامه
غزل برجسته هوشنگ ابتهاج
دوزخ روح
لغت نامه دهخدا
ابتهاج. [اِ ت ِ] (ع مص) شادی. شادمانی. (نطنزی). فرَح. مسرت. سرور. ابتهاش. اجتذال. شاد شدن. (زوزنی). شادی نمودن. شادمان شدن: و مرا از دوستی تو چندان مسرت و ابتهاج حاصل است که هیچ چیز در موازنه ٔ آن نیاید. (کلیله و دمنه).
معادل ابجد
1363