معنی شناسنامه

لغت نامه دهخدا

شناسنامه

شناسنامه. [ش ِ م َ / م ِ] (اِ مرکب) ورقه یا کتابچه ٔ رسمی که در آن نام صاحب ورقه و نام پدر و مادر و دیگر خصوصیات وی ثبت می شود. و این ورقه را اداره ٔ آمار و ثبت احوال به هر شخصی میدهد و از روی آن دارنده ٔ دفترچه را می شناسند. ورقه ٔهویت. (یادداشت مؤلف). ورقه ای که از طرف اداره ٔ آمار و ثبت احوال صادر شود و هویت (نام، نام خانوادگی، نام پدر، نام مادر، محل تولد، روز و ماه و سال تولد، زن و فرزندان) هر شخصی در آن درج گردد. ورقه ٔ هویت. || نام خانوادگی. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

شناسنامه

(ش مِ) (اِمر.) دفترچه ای صادره از طرف اداره ثبت احوال که در آن مشخصات شخص از قبیل: نام، نام خانوادگی، نام پدر و مادر، تاریخ و محل تولد نوشته می شود.

فرهنگ عمید

شناسنامه

دفترچه‌ یا ورقه‌ای شامل نام، نام خانوادگی، نام پدر و مادر، تاریخ تولد، و مشخصات دیگر فرد که ادارۀ ثبت احوال آن را صادر می‌کند، ورقۀ هویت،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

شناسنامه

سجل، کارت‌شناسایی، ورقه‌هویت

فارسی به ترکی

شناسنامه‬

nüfus cüzdanı

فرهنگ فارسی هوشیار

شناسنامه

ورقه یا کتابچه رسمی که در آن نام صاحب ورقه و نام پدر و مادر و دیگر خصوصیات وی ثبت میشود

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

شناسنامه

507

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری