معنی شهبانو
لغت نامه دهخدا
شهبانو. [ش َ] (اِ مرکب) شاه بانو. بانوی شاه. ملکه.
فرهنگ عمید
بانوی شاه، ملکه،
فارسی به انگلیسی
Queen, Queen Consort
فرهنگ معین
(شَ) (اِمر.) ملکه، همسر شاه.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیگم، شهربانو، ملکه
فارسی به عربی
امبراطوره، ملکه
نام های ایرانی
دخترانه، شاه بانو ملکه، همسر شاه
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) شهربانو ملکه. توضیح طبق فرمان محمد رضا شاه پهلوی (1340 ه. ش) ملکه ایران بلقب فوق خوانده شد
فارسی به آلمانی
Königin (f)
فرهنگ واژههای فارسی سره
شهبانو
انگلیسی به فارسی
شهبانو
معادل ابجد
364