معنی شهریورگان
لغت نامه دهخدا
شهریورگان. [ش َ ری وَ] (اِ مرکب) روز چهارم از ماه شمسی که شهریورماه باشد. در این روز مغان جشن سازند و عید کنند. (برهان) (از انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). مرکب است از «شهریور» به اضافه ٔ «گان »، پسوند نسبت جشن جشنی که در شهریور روز (چهارمین روز) از شهریورماه (ششمین ماه) در ایران باستان برپا میداشتند. (حاشیه ٔ برهان چ معین از یشتها ج 1 ص 93 و خرده اوستا ص 209).
فرهنگ معین
(~.) (اِمر.) جشنی که در شهریور روز «چهارمین روز ماه شهریور» در ایران باستان برگزار می گردید.
فرهنگ عمید
جشنی که در شهریور روز (روز چهارم شهریور) در ایران باستان برپا میکردند،
حل جدول
جشن ایرانیان قدیم در چهارم شهریور
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جشنی که شهریور روز (چهارمین روز) از شهریور ماه در ایران باستان بر پا می داشتند.
معادل ابجد
792