معنی شهر اذربایجان شرقی

حل جدول

شهر اذربایجان شرقی

میانه، اسکو، بناب، میانه، آذرشهر، اهر، اسکو، بستان آباد، بناب، تبریز، جلفا، چاراویماق، خداآفرین، سراب، شبستر


شهر اذربایجان غربی

ارومیه، اشنویه، بوکان، پیرانشهر، تکاب، خوی، چالدران، چایپاره، شوط، پلدشت، سردشت، سلماس، شاهین‌دژ، ماکو، مهاباد، میاندوآب، نقده


شهر آذربایجان شرقی

جلفا

مرند

‌اهر

شربیان

بناب


شهر شرقی آلمان

ینا

لغت نامه دهخدا

شرقی

شرقی. [ش َ] (اِخ) قریه ای است دو فرسنگ کمتر میانه ٔ جنوب و مشرق شهر خفر. (فارسنامه ٔ ناصری).

شرقی. [ش َ] (اِخ) ولید شرقی. از راویان است و از ابووائل روایت کند. (منتهی الارب).

شرقی. [ش َ] (اِخ) امام ابوحامد محمدبن حسن شرقی نیشابوری. از روات که به سال 325 هَ. ق. درگذشت. (از معجم البلدان).

شرقی. [ش َ] (اِخ) قریه ای است یک فرسنگی کمتر جنوب چرکس. (فارسنامه ٔ ناصری).

شرقی. [ش َ] (ص نسبی) هرچیز که در طرف مشرق واقع شود. منسوب به شرق و مشرق. (ناظم الاطباء). || هرچیز منسوب به مشرق زمین. آنچه منسوب به آسیا باشد:
مباش غره به تقلید غربیان که به شرق
اگر دهد هنر شرقی احترام دهد.
ملک الشعراء بهار.
- دولتهای شرقی، دراصطلاح جغرافیا و سیاست امروز، مراد دولتهای آسیایی است. رجوع به آسیا و ترکیب ممالک شرقی در ذیل همین ماده شود.
- ممالک شرقی، دراصطلاح جغرافیای امروز مراد کشورهای قاره ٔ آسیاست. مانند: چین، هندوستان، ژاپن، ایران، افغانستان و جز آن. رجوع به آسیا شود.
|| اهل مشرق زمین. مردم مشرق. مردم آسیا و افریقا.

فارسی به عربی

شرقی

شرقی

عربی به فارسی

شرقی

شرقی , خاوری , ساکن شرق , بطرف شرق , مشرقی , اسیایی

معادل ابجد

شهر اذربایجان شرقی

2083

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری