معنی شهر زادگاه

لغت نامه دهخدا

زادگاه

زادگاه. (اِ مرکب) مولد. وطن. محل تولد. رجوع به زاد شود.

فرهنگ عمید

زادگاه

جای زاییده شدن، محل تولد، مولد، وطن، میهن، زادنگاه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

زادگاه

زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن

فرهنگ فارسی هوشیار

زادگاه

وطن، محل تولد

واژه پیشنهادی

زادگاه

سرزمین مادری

موطن - میهن -سرزمین -زاد بوم-

دیار

فرهنگ معین

زادگاه

(اِمر.) محل تولد، وطن، میهن.

فارسی به عربی

زادگاه

محل المیلاد

معادل ابجد

شهر زادگاه

543

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری