معنی شکسته شدن
فرهنگ معین
خرد شدن، پریشان شدن، پیر و تکیده شدن. [خوانش: (~. شُ دَ) (مص ل.)]
حل جدول
انکسار
فارسی به انگلیسی
Brokenness, Smash
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) شکافتن خرد شدن، پریشان شدن مضطرب گشتن، مانند پیران شدن مسن به نظر آمدن.
واژه پیشنهادی
تکسر
معادل ابجد
1139