معنی شکست خورده

لغت نامه دهخدا

شکست خورده

شکست خورده. [ش ِ ک َ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ] (ن مف مرکب) منهزم. شکست یافته: لشکر شکست خورده، مغلوب. (یادداشت مؤلف). کاغی. (منتهی الارب). هزیمت یافته و فرارکرده از جنگ. (ناظم الاطباء). و رجوع به شکست خوردن شود. || ترکیده و ترک خورده. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

شکست خورده

شکست‌یافته، هزیمت‌یافته، مغلوب،
(قید) با حالت مغلوبیت و ناکامی،

حل جدول

شکست خورده

مهزوم

منهزم

فارسی به انگلیسی

شکست‌ خورده‌

Dud, Failure, Lost

فارسی به عربی

شکست خورده

دیک رومی

فرهنگ فارسی هوشیار

شکست خورده

(صفت) مغلوب شکسته یافته.

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

شکست خورده

Puter (m), Truthahn (m), Türkei (f)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

شکست خورده

1595

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری