معنی شیمیدان پرآوازه آمریکایی سده بیستم

لغت نامه دهخدا

پرآوازه

پرآوازه. [پ ُ زَ / زِ] (ص مرکب) پرآواز. و پرآوازه شدن، مشهور و مشتهر گشتن:
بدو رای زن گفت اکنون گذشت
ازاین کار گیتی پرآوازه گشت.
فردوسی.
درخت کهن میوه ٔ تازه داشت
که شهر از نکوئی پرآوازه داشت.
سعدی (بوستان).


شیمیدان

شیمیدان. (نف مرکب) شیمی داننده. عالم و متبحر در علم شیمی. آنکه دانش شیمی دارد. شیمیست. (یادداشت مؤلف). رجوع به شیمی شود.


بیستم

بیستم. [ت ُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) چیزی که در مرتبه ٔ بیست واقع شده باشد. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

پرآوازه

پربانگ، پرهیاهو،
بسیارمعروف و مشهور،

معادل ابجد

شیمیدان پرآوازه آمریکایی سده بیستم

1510

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری